ازتو نامردتر و وجدان تر هم مگه کسی هست؟هیچ کسی اندازه ی من عاشقت نبوده و نبست.خدا نابود کند کسی را که تورو از من گرفت.اگه توی این دنیا خدا حقم رو ازش نگرفت تو دنیای دیگه میگیره.من تا زنده ام نه تو را میبخشم و نه اون وروجک زرد را میبخشم که باعث جداییمان شد.رفتی به درک.تنهام گذاشتی به درک.هنوزم هنوزه دلتنگتم.هنوزم روزی نبست که بدون فکر کردن بهت بگذره.

منم خدا تنهام نذاشت و کنارم بود.تو اگه با یه زن بهت خوش میگذره من با بچه هام.لعنتی تو حتی حرمت بچه هام هم نگرفتی و بهشون توهین کردی.نمی بخشمت.چه روزها و چه شبهایی که به اهانتهای خودت و خانواده ت فکر نمیکنم.اما بازم دلم برای یک لحظه دیدنت تنگ میشه.

راستی امشب داشتم فکر میکردم اون همه پول که به رستمی دادم سر طلاهای مادرت و اون همه پول که به فاطمه دادم سر طلاهای زنت چرا پس نمیدی.دوتا انکشترم رو ازم یدین.گوشیمو برداشتی.اقلا پول نقد خودمو پس بده لعنتی.چی فکر کردی خدا وکیل سی هفتش رو بعد از اون برام گرفتن.نود تومان فقط طلا برام گرفتن.همون انگشتر روز تولدم که تو بردی .

چی دارم مینویسم.امشب خیلی داغون بودم.خیلی از غم دوریت گریه کردم.امشب هزار بار برات لعنت فرستادم.لعنتی برگرد برام بانو بانو کن.خوشگذرانی هات تمام نشد.

عزیزم امشب بازم مثل هرشب دیگه دلتنگتم.

دلم بدجوری هواتو کرده.دردت توی قلب دائم نگرانم.کجایی.کجایی بیای بگی بانو زیارتت قبول.کجایی بیای بغلم کنی و بگی دیگه نمیزارمت بدون خودم هیچ جا بری.رفتم مشهد.نفسم دیشب اومدم.به همون امام رضا که رفتم زیارتش قسم بیشتر دعاهام اونجا واسه تو و بچه هام بود.موفقیتت تو شغلت.زندگیت.برای بچه هام کنکور مهدی باهاش شرط بستم کمکش کنه سال دیگه با مهدی برم پابوسش.

چی دارم برات مینویسم.مثل دیووووونه ها فکر میکنم کنارم هستی که دارم برات حرف میزنم.یازده سال برات گفتم و گفتم و گفتم.ای عزیزم.چی بگم با چه شرایط روحیی ترکم کردی.هیچ خوبیی من جلو چشمات نیومد.همش بد بودم؟چقدر منو نادیده گرفتی؟نمی بخشمت هیچ وقت.